قضیه اول : من بعضی وقتا حس می کنم تو استادیوم آزادیم،وقتیم که یه صحنه خطرناک روی دروازمون پیش می یاد و استقلالی ها می گن : اه
منم قاتی اون پنجاه هزار نفر دیگه می گیم: . . . .
قضیه دوم: اگه یه روزی کم سن و سال بودیو داشتی تو خیابون رد می شدی،اگه آدرس ازت پرسیدن،جواب نده.
قضیه سوم:اگه خواستی واسه خودت خلوت کنی پشت بوم رو انتخاب نکن به خصوص اگه شب بود چون خیال می کنن داری چشم چرونی می کنی و از خجالتت حسابی در میان.
قضیه چهارم :اگه کارگردان کاری بودی بدون این جور مواقع دوستاتو بهتر می شناسی.
قضیه پنجم:اگه همه گفتن: حلّه بدون منحله!
قضیه ششم: اگه توي اتوبوس بودي و داشتي فيلم مي گرفتي مواظب آدماي . . . باش.
آخرش همشهری . میگم یه سری قضیه ها رو نگفتی یا . بعد یادت باشه بم بگی
پاسخحذفhich vaghte hichvaghte hichvaght ba kasi ke azatun adress mikhad hartf nazanid
پاسخحذف,adresse blogam avaz shode,add konid,sar bezanid,comment bezarid,tnx
uvioletstar.blogfa.com